کد مطلب:150247 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:141

هدایت گمراهان
همه زیبایی را باید در شفقت برای هدایت گمراهان پیدا كرد كه سراسر نهضت حسین علیه السلام زدودن گمراهی ها و نجات گمراهان است. خطبه های صبح


عاشورا سندی پرپیام در این راستا است. حضرت چندین بار خودشان و بعضی از یارانشان در صبح عاشورا صبحت می كنند، چرا كه حضرت آمده است تا تخم گمراهی را بنمایاند و بخشكاند - رسالت امام بیدار كردن وجدان های خفته ی همه ی انسانهاست كه فعلا در سپاه عمر سعد جمع شده اند، در حالی كه امام نه از مرگ می ترسد و نه زمان زمانی است كه دیگر رهایی از مرگ ممكن باشد. ولی امام می خواهد اگر شده حتی یك نفر را از بین این شعله ها نجات دهد تا معنی هدایتگری در سنت ایمانی پایدار بماند چون شعور حسینی سیر سنت هدایت الهی است در كل حیاب بشری؛ قصه، قصه ی هدایت یكی دو نفر نیست كه در جبهه عمر سعد است، قصه ی سنت هدایت حسینی است، و حكمت حسینی یعنی همین. اصل هدایتگری از ظلمت به سوی نور مطرح است. اصلا برآوردها و محاسبه های معنوی به تعداد نیست، به تحقق سنت هاست - امام می فرمایند: «مردم شتاب مكنید! سخن مرا بشنوید! من خیر شما را می خواهم! من می خواهم بگویم برای چه به سرزمین شما آمده ام! اگر سخن مرا شنیدید و انصاف دادید و دیدید من درست می گویم، این جنگ كه هر لحظه ممكن است درگیرد از میان برخواهد خاست. اگر به سخن من گوش ندهید، اگر به راه انصاف نروید زیان آن دامنگیرتان خواهد شد. مردم می دانید من كیستم؟ می دانید پدر من كیست؟ آیا كشتن من بر شما رواست؟ و آیا رواست حرمت مرا درهم شكنید؟ مگر من پسر دختر پیامبر شما نیستم؟ مگر پدر من وصی پیامبر و پسرعموی او و از نخستین مسلمانان نیست؟ آیا این حدیث را شنیده اید كه پیامبر درباره من و برادرم فرمود: این دو فرزند من، دو سید جوانان اهل بهشت اند... هل یحل لكم


قتلی آیا كشتن من، برای شما حلال خواهد بود؟! [1] دقت كنید حكمت حسینی خیلی پیچیده است - و از این طریق زلال ترین و خالص ترین جبهه ی دینداری در كربلا به نمایش آمد، تا هر كس هر وقت خواست دینداری كند به كربلا بنگرد، و نیز هر وقت هر كس خواست در مقابل جبهه باطلی بایستد به حكمت حسینی اقتدا كند، تا دینداری كرده باشد.

نمی دانم این جملات را شعر و شاعری و بروز احساسات می دانید؟ كه كار انجام شده، فوق گفتار است. یعنی اگر سینه و جان شما به اباعبدالله وصل شود همه زندگی تان حسینی می شود، نه اینكه بحث فقط در حد جنگ با یزید باشد. این یك خطایی است كه اجازه نمی دهد ذهن ها آزاد شود. حرف ما از اول تا حالا اصلا حرف جنگ با یزید نیست. جنگ با یزید یك نمود دینداری است. برداشت ما از كربلا نباید محدود به جنگ با یزید باشد. بلكه ما تمام دینداری در عصر ظلمات طاغوتی آخرالزمان را به روشن حسینی ممكن می دانیم. اصلا با نگاه حسینی در هر عصر ظلمانی، می توان زندگی نورانی و پرشور توحیدی داشت، چه به شهادت ختم شود و چه ختم نشود.


[1] خطبه امام در ظهور عاشورا: انساب الاشراف ج، 3 ص 188.